فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره
مامان فاطمهمامان فاطمه، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
يكي شدن مامان و بابايكي شدن مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه سن داره

تو هديه بزرگ خدايي براي من و بابات

استقبال خاله جون اينها

1394/5/27 13:57
نویسنده : مامان جون
298 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز روز برگشتن خاله جون اينها از كربلا بود ساعت 9:30 صبح از خواب بيدارت كردم صبحونه نخوردي چون خواب آلود بودي لباس هاتو عوض كردم و با آقا بابا و بابايي رفتيم فرودگاه استقبال خاله جون اينها اين يك هفته اي كه نبودن حسابي دلمون براشئن تنگ شده بود خيلي خوشحال بودم كه دارن برمي گردن به تو هم كه ميگفتيم الان داداش امير مي آد كلي ذوق مي كردي و مي خنديدي

ساعت 12 پروازشون تو تبريز نشست و 12:30 بالاخره بعد از يه هفته ديدمشون كلي از ديدن امير و خاليه جون اينها خوشحال شده بودي ( مخصوصاً امير محمد ) چند ساعت فقط بغل امير بودي اونم وقتي تو رو ديدي ساك ها و وسايل هارو كه به اون سپرده بودن ول كرد و دويد دنبال تو كلي واسه خودش فيلم هندي بود .

تو خونه هم تا عصر فقط دنبال امير بودي كلي هم سوغاتي برامون آوردن دستشون درد نكنه ان شاالله كه خدا دوباره قسمتشون بكنه

شبم تا دير وقت از ذوق و شوقت خوابت نمي برد همش بدو بدو مي كردي و سر و صدا و شيطنت ، ساعت 2 نصف شب به زور توور گرفتم و خوابوندمت عوضش الان كه دو ظهر روز بعدشه و من دارم اين مطلب و ميزارم هنوز خوابيدي و خسته افتادي دردت به جونم كه انقدر شيطون و بامزه اي

پسندها (5)

نظرات (0)